حق السکوت پولی که کسی برای فاش نکردن سرّی از دیگری می گیرد ادامه... پولی که کسی برای فاش نکردن سرّی از دیگری می گیرد تصویر حق السکوت فرهنگ فارسی عمید
حق السکوت (حَقْ قُسْ سُ) رشوه و پاره ای که دهند دانندۀ رازی را تا افشاء آن نکند: آمد و خفت و آرمید تنش مهر حق السکوت بر دهنش. نظامی ادامه... رشوه و پاره ای که دهند دانندۀ رازی را تا افشاء آن نکند: آمد و خفت و آرمید تنش مهر حق السکوت بر دهنش. نظامی لغت نامه دهخدا
حق السکوت رشوه و پاره که دهند داننده رازی را تا افشا نکند ادامه... رشوه و پاره که دهند داننده رازی را تا افشا نکند تصویر حق السکوت فرهنگ لغت هوشیار
حق السکوت ((~ُ سُُ)) پول یا مالی که برای پنهان نگه داشتن رازی به کسی داده شود ادامه... پول یا مالی که برای پنهان نگه داشتن رازی به کسی داده شود تصویر حق السکوت فرهنگ فارسی معین